مزیت نسبی ایران در تولید و صادرات فرش دستبافت
یکی از پدیدههای قابل توجه در سالهای اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است؛ ایران نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی اصفهان برابر با ۸۸/۰ است و بیانگر این است که فرش دستبافت ۶۵ رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن ایران به (WTO) است، برابر با ۷۹/۰ و نشان دهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور میباشد.
فرش ایران دارای طرفدارن بسیاری در آمریکا می باشد. کشورهای آلمان و امارات از دیگر مقصدهای صادراتی ایران می باشند.
قالی کلاسیک ایرانی و انواع آن
آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه بازمیگردد و در شهرهایی نظیر تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات، شیروان، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرحهای ترنج در وسط قالی و لچکها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگترین صادر کنندهٔ فرش دستباف کرد. خانواده حیدریان یکی از قدیمیترین خانوادههای تولید فرشهای دستباف است که سابقه آن در تولید فرش دستباف به ۱۲۰ سال میرسد.
فرش بختیاری: گونهای قالی ایرانی است که در خطه چهارمحال و بختیاری یافت و تولید میشدهاست. در همهٔ شهر و روستاهای این استان فرش بافی رایج است این کار از دیر باز به صورت سنتی انجام میشده و بیشتر توسط زنان و دختران در خانه انجام میشود. فرش بختیاری از دیر باز به خاطر نقش، رنگ و همچنین دوام بالا از محبوبیت خاصی برخوردار بودهاست.
استان چهارمحال و بختیاری به علت شرایط جغرافیایی خاص خود و قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی و سردسیر، همواره از شرایط مساعدی برای تولید فرش دستباف برخوردار بودهاست و تولید فرش نسبت به سایر صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار است و قالی عمدهترین صنعت دستی استان چهارمحال و بختیاری است که در درجه اول در روستاها، بعد در بین عشایر اسکان یافته و دست آخر در شهرها رواج کامل دارد. قالی از وسایل لوکس زندگی عشایر محسوب میشود و نشانگر منزلت و تفاخر آنهاست.
مهمترین مناطق قالیبافی در استان چهارمحال و بختیاری عبارتند از: چالشتر – سامان – اشگفتک – پیربلوط – ارجنگ – وردنجان – فرخ شهر – بروجن – بلداجی – فرادبنه – هیرگان – باباحیدر – اردل و نواحی تابعه آن – شلمزار و همچنین گروه فرشهای طایفه اولاد.
فرش فارس: هنر و صنعت بافندگی فارس در وهله نخست، هنری عشایری و در وهله دوم هنری روستایی است که وابستگی به عشایر دارد. عشایر فارس بویژه قشقائیها و ایل خمسه بیش از دیگر عشایر به این هنر اشتغال دارند و روستائیان که در مسیر این ایلها زندگی میکنند نیز به کار تولید فرش فارس و سایر دستبافتها مبادرت میکنند.
طرحهای آنها دارای رنگ آمیزی و طراوت خاصی است. البته در سالهای اخیر بافندگان عشایری به بافتن فرش برای فروش و به سلیقه مصرفکنندگان روی آوردهاند. لیکن غالباً همان ذهنی بافی و رنگهای مرسوم پیشینیان خود را ادامه میدهند.
این «هنر- صنعت» بهطور عمده به دست زنان انجام میشود. بهطور کلی تولید دستبافتهها از مرحله ابتدایی تا آخرین مرحله به دست زنان صورت میگیرد. دار قالی ایل قشقایی مانند سایر عشایر افقی است و بافنده برای بافتن بر روی زمین مینشیند. بیشتر دارهای روستایی نیز افقی و گاه عمودی است. علت استفاده عشایر از دار افقی به این دلیل است که با زندگی کوچ نشینی آنها هماهنگی داشته و حمل آن بر پشت چارپایان به سهولت انجام میگیرد.
فرشهای قشقایی معمولاً به طریق «ذهنی بافی» بافته میشود. این نقشههای ذهنی نوعی بازآفرینی سنتی است که از نسلهای پیشین به امروزیان رسیدهاست. بافندگان ایلی همان نقوش را تکرار میکنند بدون آنکه از نقشه استفاده کنند. از این رو معمولاً هیچ دو فرشی کاملاً و عیناً شبیه یکدیگر نیست. بافندگان تازهکار از سرمشقهایی کمک میگیرند که «حور» نامیده میشود. بافندگان قشقایی این سرمشقها را که یک یک نقشمایهها و نگارههای اصلی بر آن بافته شدهاست. «دستور» میگویند. رنگ قالیهای قشقایی کاملاً به سلیقه و خواست بافنده ارتباط دارد.
فرش هریس: گونهای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید میشدهاست. فرش هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا میکند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین میشود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود میکند
این منطقه که در قرن ۱۳ به فرش بافی روی آورد، قالیهای بسیار با کیفیت با بهرهگیری از مجربترین قالیبافان که اکثر آنها را زنهای روستایی تشکیل میدادند تولید کرد
فرش هریس از رنگهای طبیعی و گیاهی با رنگرزی سنتی استفاده میکردند و پشمهای مرغوب در این نوع فرش از گوسفندان محلی به جهت چله کشی استفاده شدهاست
رنگ قالیهای هریس به دلیل بافت منطقه در گذشته تیره بودهاست مانند: سرمه ای تیره، قرمز روناسی، لاکی، قهوه ای سیر، سبز تیره، مسی و …
برخی از رنگهای گیاهی عبارت است از: روناس، پوست پیاز، برای رنگ آبی از نیل کلکته، برای رنگ مشکی ازچوب سیاه، برای رنگ زرد از گیاه ذلیر و … که در قالی هریس بکار برده میشد.
نقشه فرش هریس از خطوط هندسی و خطوط افقی و عمودی شکسته بهره میبرد که عده ای بر این باورند این طرح از مناطق کوهستانی در هریس الهام گرفتهاست، عدهٔ دیگری میگویند این طرح به صورت تصادفی به وجود آمدهاست.
بافت
بافت الگوی تکرار شدهای است که وزن دارد. بافت حتی میتواند شامل غلظت و رقت رنگ یا نور باشد. وزن در کار آهنگ حرکت آن است. این ملودی در حجمها و سطوح نیز خود را نشان میدهد و حتی میتوانیم این وزن یا ریتم را به صورت موضوعی در کار داشته باشیم یعنی ارتباطی که بین سوژهها و فضای موضوعی اثر هنری به وجود میآید. بر مبنای این الگو، فرشها از حیث ساختار به ساختارهای هندسی، گردان و انتزاعی قابل تقسیماند. به لحاظ شکل و فرم به مدد خطوط انواع نقوش انسانی، گیاهی، جانوری، تلفیقی، اماکن ایجاد میشود و از لحاظ بافت که همان وزن و آهنگ کلی کار است در انواع تک موضوعی، خشتی، قاب قابی، محرمات، لچک ترنجی، بندی. اسلیمی قابل تقسیماند.
صرف نظر از این تقسیمبندی محتوایی کلیه فرشهای شاخصی که از نقوش گیاهی و حیوانی در آن استفاده میشود عبارتند از:
نقوش گیاهی
درختی؛ افشان؛ گلدانی (فرش سجادهای، فرش محرابی) بوتهای؛ لچک ترنج؛ محرمات، گلستان؛ باغی، پالیز، بهشت؛ گل انار و شاه عباسی؛ بندی (مینا خانی و واگیرهای)؛ اسلیمی، ختایی؛ گل فرنگ، گل سرخ؛ خشتی، قاب قابی
نقوش حیوانی
شکار گاه، گرفت و گیر؛ ماهی در هم؛ شیری. نگارهها یا ریز نقشهای مورد استفاده شامل گلهای هشت پر، ۱۲پر، گله مرغی، طاووس، بز کوهی، قوچ، اسب، ماهی. پرنده و… است.